
یاری به یاری تو دارم
بدون هیچ مرزی دوباره پریشانم درد هر کی رو بی میل و اختیار خریدارم
حتی درد و غم این لحظه های شوم توانم را گرفته اند که باز تکیه به دیوارم
روزها انتطار مرگ را مشتاقانه میکشم شبها انتطارم میمیرد..ولی باز بیمارم
سالها این ادمک ها دلم را شکستند خدایا تمامش کن..اخر منم دلی دارم
میدانم رفتنم را از پیش تعیین کردی میدانم فقط تو هستیو..غیر تو یاری ندارم
جنی بیمار در پی گشتن من است اشفته از گشتن او شدم..یاری به یاری تو دارم
نظرات شما عزیزان:
|